سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منفورترین مردم نزد خداوند، فقیر متکبّر وپیر زناکار و دانشمند بد کار است . [امام علی علیه السلام]
داستان حضرت معصومه (س) - دوستی با خدا
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • بچه ها بازم سلام .امروز می خوام داستان حضرت معصومه (ع) دختر امام کاظم (ع) وخواهر امام رضا  (ع) را براتون تعریف کنم.

    یکی بود یکی نبود.در یک روز حضرت معصومه که در مدینه زندگی می کرد ، تصمیم گرفت که به شهری که برادرش امام رضا (ع) زندگی می کرد برود واو را ببیند.چند تا از همراهانش هم با او آمدند.راه هم خیلی دور بود .چون می بایست به ایران بیاید وبه شهر مشهد برود وبرادرش را ببیند.خلاصه حرکت کردند وچند روزی در راه بودند .در راه حضرت معصومه (س) بیمار شدند وبرای همین به شهر قم که رسیدند دیگر نتوانستند به سفرشان  ادامه دهند.ودر قم ماندند ودر همانجا از دنیا رفتند .وهمانجا دفن شدند.

    بچه ها من چون در قم زندگی می کنم هرهفته با پدرومادرم به زیارت حضرت معصومه (س) می روم .جای شما خالی .ولی براتون دعا می کنم.



    محمدحجت عسکری ::: جمعه 86/9/23::: ساعت 2:23 عصر
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 9
    بازدید دیروز: 6
    کل بازدید :171510

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    داستان حضرت معصومه (س)                                           - دوستی با خدا

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<